مدیر 98 | بهبود مدیریت کسب و کار



تئوری استراتژی عملکرد، شرکت را در یک محیط رقابتی توصیف می کند روملت و همکاران در تلاشی که جهت خلاصه کردن تاریخچه مدیریت استراتژیک انجام داده اند اشاره می کنند که استراتژی، نشان دهنده مسیر و جهت‌گیری سازمانها» است.

نظریه‌های اولیه استراتژی

استراتژیست‌های اولیه مانند، چاندلر، آنسوف و اندروز، بر تئوری‌های استراتژی، به‌دلیل آنکه کمتر مورد توجه دیگران قرار گرفته بود تمرکز کردند. چاندلر با جدا کردن استراتژی از ساختار سازمانی اشاره می کند، مدیرانی که تصمیمات روزانه را از تصمیمات بلندمدت جدا می‌کنند قادرند نتایج قابل توجهی را در عملکرد سازمانی خود به‌دست آورند. دیدگاهی مشابه این رویکرد سالها قبل توسط سینک» معرفی شده بود. وی با تفکیک کردن سازمانها» از موسسات» ادعا می‌کند که سازمانها صرفا ابزاری در دست مدیران هستند در حالی که موسسات علاوه‌بر خصوصیات دیگر از ویژگیها و شایستگیهای متمایز» تشکیل شده‌اند. ایده مهم دیگری که در تئوریهای اولیه استراتژی مطرح شد تمایز بین محیط و سازمان بود. اندروز» با تاکید بر این دوگانگی اشاره می‌کند که محیط صنعتی و چالشهای آن باید با تغییرات داخل سازمان و به‌کارگیری منابع و شایستگیهای سازمانی تطبیق داشته باشد.

 

دیدگاه فرآیندی در استراتژی

اگرچه استراتژی و زمینه‌های مرتبط با آن بر آنچه که شرکتها انجام می‌دهند تاکید داشتند، جهت فکری جدیدی در اواسط دهه 1970 بوجود آمد که بر چگونگی انجام آنها تمرکز داشت. استراتژی برای مدتی طولانی برمبنای برنامه‌ریزی قرار داده می‌شد ولی به‌دلیل مشکلاتی که شرکتها و تصمیم‌گیران آنها دراثر تحریم نفتی سال1973، قانون‌زدایی صنایع و بین‌المللی شدن باآنها روبرو شدند برنامه‌ریزی بلندمدت تاثیر عملی خود را از دست داد. با تاکید بر فرآیند استراتژی (به جای مضمون و اجزای آن) مطالعاتی در جهت انتقاد بر رویکردهای گذشته استراتژی جریان یافت. نااطمینانی درباره آینده منجر به تاکید بر برنامه‌ریزی کوتاه مدت‌تر شد. تمایز اصلی در این رویکرد، بین فرمولی‌کردن استراتژی و انجام آن است: اندروز معتقد است، استراتژی شرکتها آن است که فقط انجام می‌دهند نه آنچه که برنامه دارند انجام دهند یا فکر می کنند باید انجام شود. 

سطوح مختلف در مدیریت

مدیران عالی

عنوان سازمانی این مدیران شامل رئیس و معاون وی می باشد ، که پست سازمانی ریاست را عهده دار هستند.
مدیران عالی مسئول اداره کل یک سازمان می باشند. مدیران عالی ت های کلی سازمان، اهداف بلند مدت و برنامه های راهبردی سازمان را تنظیم می کنند. وظیفه نظارت بر کلیت سازمان به عهده مدیران عالی می باشد. مدیران عالی بیشتر وقت خود را در خارج از سازمان به عنوان نماینده سازمان در معاملات تجاری می گذرانند.

 

مدیران میانی

طبقه بعد از مدیران عالی، مدیران میانی می باشند. مدیران میانی به طور مستقیم با مدیران عالی در ارتباط هستند و نظرات و راهنمایی های آنان را به کار می بندند تا سازمان را به طور دقیق به سمت اهدافش هدایت کنند و از سویی با مدیران سطح پایین تر خود یعنی مدیران عملیاتی نیز در ارتباطند و ایده ها و خلاقیت های آنان را به سرعت به طور مستقیم به مدیران عالی انتقال می دهند.

 

مدیران عملیاتی

مدیران عملیاتی مسئول کارهای دیگران هستند. آنان به طور مستقیم با کارکنان در ارتباط هستند و کلیه کارهای کارکنان را ساماندهی و رهبری می کنند. مدیران عملیاتی در واقع کار خود را در خط مقدم انجام می دهند. برخورد مستقیم با کارکنان، نظارت کنترل جزئی فعالیت های شرکت و همچنین رفع مشکلات موجود در انجام فعالیت ها از جمله وظایف مدیران عملیاتی می باشد.

مدیر پروژه کیست؟

مدیران پروژه عامل های تغییر در سازمان هستند: آنها اهداف پروژه خود را مشخص می کنند و از مهارت و تخصص خود برای ایجاد یک حس مشترک در تیم پروژه استفاده می کنند. آنها از چالش های جدید و مسئولیت رهبری کسب و کار لذت می برند.

مدیر پروژه کیست

 

مسئولیت ها و وظایف مدیریت پروژه

در ادامه مطلب مدیر پروژه کیست برای انجام هدف اولیه برنامه ریزی و حفظ کنترل هزینه بر روی یک پروژه، مهندسین کنترل پروژه وظایف بسیاری را انجام میدهند.
ما چندین لیست شغلی را برای شناسایی این وظایف و مسئولیت های مهندس کنترل پروژه مورد بررسی قرار دادیم .

اهداف پروژه را تعیین کنید

کار با مشتری و تیم مهندسی، مهندس کنترل پروژه تعیین اهداف پروژه را تعیین میکنند و همچنین به توسعه یک طرح جامع پروژه کمک میکنند. آنها اامات پروژه را مشخص می کنند و وظایف را به تیم اختصاص می دهند.

مهندسی هزینه

مهندسان و مدیران کنترل پروژه مسئولیت بودجه بندی و مدیریت هزینه پروژه را بر عهده دارند. با هماهنگی با بخش های تدارکات، مهندسی و مالی، آنها یک سیستم کنترل دقیق هزینه را توسعه می دهند. آنها به طور منظم بررسی های تحلیلی و چک کردن اسناد و مدارک گزارش هزینه را انجام می دهند و وضعیت هزینه های موجود و پیش بینی های مربوط به مدیریت پروژه و مشتری را پیش بینی می کنند.

تنظیم برنامه ها

مهندس کنترل پروژه برنامه ای برای پروژه ایجاد می کند و روند پیشرفت آن را نظارت می کند. آنها به صورت منظم، وضعیت پروژه فعلی را براساس برنامه پایه تجزیه و تحلیل، ارزیابی و پیش بینی می کنند و اثرات تغییرات طراحی و ساخت و ساز را در برنامه می سنجند. سپس آنها وضعیت برنامه را برای پروژه مناسب و مدیریت شرکت، و نیز به مشتری گزارش می دهند.

پروژه های هماهنگ

در ادامه مطلب مدیر پروژه کیست مهندسین مدیریت پروژه کنترل همه کارهای پروژه را هماهنگ می کنند و اطمینان حاصل می کنند که اهداف در بودجه قرار می گیرند. آنها برای بازبینی پیشرفت و شناسایی هر گونه مسائل بالقوه و حیاتی به بازدیدکنندگان سایت مراجعه می کنند. آنها سپس با تیم ها برای توصیه برنامه های بهبودی کار می کنند و بر اساس آن برنامه و بودجه را به روز رسانی می کنند.

 


به طور خلاصه ، Lead Ads ها یک نوع آگهی است که شامل یک فرم قادر به جمع آوری ایمیل و سایر اطلاعات در مورد مشتریان آینده شما است. به عنوان یک مزیت بزرگ ، مشتری آینده نگر شما به یک صفحه فرود هدایت نمی شود بلکه در عوض در فیس بوک می ماند. این امر فرآیند را ساده تر و سریع تر انجام می دهد. امروز یاد خواهیم گرفت که چگونه می توانید به جای نوشتن دستی ، تمام داده ها از Lead Ads به CRM خود را بطور خودکار دریافت کنید.

 

1. تهیه فرم

قبل از تنظیم ، با فرم خود آماده باشید. اطمینان حاصل کنید که فرم شما همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید در کتابخانه فرم ها آماده است. شما می توانید در طول تهیه آگهی نیز چنین شکلی ایجاد کنید.

 

می توانید با فشار دادن "بارگیری" ، نوارها را به صورت دستی بارگیری کنید. پس از آن می توانید روش دلخواه خود را برای بارگیری انتخاب کنید همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید. اما بگذارید با مراحل تنظیم اتوماسیون ادامه دهیم.

2. CRM خود را پیدا کنید

به ستون سمت چپ به "Lead Setup" بروید . CRM خود را ابتدا پیدا کنید. مراحل بعدی بسته به CRM که استفاده می کنید ممکن است متفاوت باشد.

3. ارتباط تبلیغات سرب با CRM

شما بعد از پیدا کردن CRM خود ، که باید به تبلیغات آگهی متصل شود ، دو گزینه دارید.

  1. از Zapier استفاده کنید که توسط

    Facebook ارائه شده است. شما فقط روی "اتصال" کلیک می کنید .

  2. مراحل را در صفحه ارائه دهنده CRM به پایان برسانید.

اگر گزینه دوم را انتخاب کردید ، باید دستورالعمل های موجود در صفحه ارائه دهنده CRM را دنبال کنید.

پس از موفقیت اتصال تبلیغات آگهی با CRM ، آن را مانند تصویر زیر مشاهده خواهید کرد.

توجه داشته باشید که فیس بوک نیازی به یافتن

CRM شما ندارد. در این حالت شما باید روی "درخواست پشتیبانی" کلیک کنید و فیس بوک با ارائه دهنده CRM خود تماس بگیرید تا از وی بخواهید ادغام شود. یا می توانید بخش Bonus را در مورد ایده دیگری برای رفع این مشکل بخوانید.

 

 


حتی با وجود یک تیم ستاره ای ، پر از مهارت های جدی ، ایجاد شرکتی
طولانی مدت دشوار است. 
کارگران سرسختی که آن را از طریق 
چالش های اولیه تشکیل یک شرکت رقم می زنند ، با کار پیچیده تر کردن شرکت به
سمت یک هدف مشترک که همیشه در حال تغییر (به نظر می رسد در
منظر رقابتی و نامشخص) است ، مواجه هستند.

من اغلب تعجب می کردم که چگونه شرکتهایی که تحسین می کنم
می دانند به چه مسیری می روند - و این آشکار شد که
این ترفند تقریباً غیر مسئولانه در رسیدن به اهداف کلیدی با یک گروه با استعداد از مردم تهاجمی بود.

هنگامی که Punchd در سال 2011 به Google پیوست ، من در معرض
یک ابزار کلیدی تعیین هدف سازمانی به نام
 
 که به تبدیل گوگل از
ریشه های فروتنانه خود به 
 که امروزه تقریباً در همه جنبه های جهان
تأثیر دارد 
 کمک کرده است.

با الهام از این مفهوم (و تعامل من با آن هنگام کار در Google) الگویی برای نوشتن OKR ها نوشتم تا به دیگران کمک کنم در اوایل سال 2013 استفاده از OKR را در شرکتهای خود شروع کنند.

 
 

ادامه مطلب


 

Neuromarketing صحبت از شهر است و تعداد بیشتری حرفه ای در موفقیت این شرط بندی شرط بندی می کنند. با این حال ، بازاریابی عصبی هنوز یک زمینه بسیار جدید است و هنوز هم چندین سؤال در مورد آن وجود دارد ، چگونگی کاربرد آن ، سهم ، محدودیت های آن و غیره وجود دارد. این پست پاسخ به سؤالات اصلی را به همراه پیوندهایی به سایر موارد پست هایی که اطلاعات بیشتری را ارائه می دهند.

بازاریابی عصبی چیست؟

تحول دیجیتال در جامعه ما عمیقاً در حال تغییر استراتژی شرکتها و به ویژه تغییر روابط بین شرکت ها و مشتریان است. مصرف کننده دیجیتال پررنگ تر می شود و اینترنت بلندگو خواسته های آنها بوده است. شرکتهایی که به مصرف کنندگان خود گوش نمی دهند و قادر به برآورده کردن نیازها ، خواسته ها و انتظارات خود نیستند ، از بین می روند. با این وجود درک رفتار مصرف کنندگان و تصمیمات مشتریان کار ساده ای نیست. بسیاری از این نیازها ، خواسته ها و انتظارات به طور غیر آگاهانه ایجاد می شوند و حتی مصرف کننده قادر به گفتن آنها نیست. در حقیقت ، علوم اعصاب نشان داده است که نظریه Homos Economyus برای تصمیم گیری نادرست است و عواطف ، اکتشاف پذیری و جنبه های دیگر تأثیر زیادی در مدل تصمیم گیری جدید دارند.

Neuromarketing در حال بدست آوردن شخصیت اصلی به عنوان یک زمینه و تکنیکی است که به واکنشهای غیر آگاهانه ای که در رفتار مصرف کنندگان اساسی است ، می انجامد.  

تعریف نورومارکت

از نظر فنی ، تعریف اصطلاحات عصبی مارکتینگ این است: "علمی که با استفاده از دانش و ابزارهای علوم اعصاب رفتار مشتری را مطالعه می کند". این تعریف بازاریابی عصبی را تعریف می کند ، اما بسته به نحوه استفاده از این دانش و ابزارها ، دو نوع مختلف خرید عصبی وجود دارد: نورومارکتینگ نظری و نورومارکت تبلیغاتی کاربردی.

هنگامی که ما دانش علوم اعصاب را در حوزه بازاریابی به کار می بریم ، این روش بازاریابی عصبی نظری است (در برخی زمینه ها ، که به آنها "علوم عصبی مصرف کننده" گفته می شود).

هنگامی که ما برای انجام تحقیقات بازار از روشها یا ابزارهای تحقیقاتی علوم اعصاب (EEG ، سن های زیستی ، ET و غیره) استفاده می کنیم ، به این روش عصبی مارکتینگ کاربردی گفته می شود (در برخی زمینه ها "جستجوی عصبی").

مزایا و مزایای استفاده از عصبی مارکینگ یا علم عصبی مصرف کننده

بازاریابی عصبی نظری برای درک رفتار مصرف کنندگان و فرآیندهای تصمیم گیری آنها (به ویژه فرایند خرید) یک چارچوب نظری جدید به ما ارائه می دهد. با تشکر از بازاریابی عصبی نظری ، مدل ساده

Homos Economyus به جا مانده است و ما می توانیم بر نحوه تأثیرگذاری واکنشهای غیر آگاهانه بر رفتار و تصمیمات خرید ما تأکید کنیم.

الگوهای جدید تحریک آدمی ، مراحل تجربه شده توسط افراد را قبل از عمل توضیح می دهد و شامل دو مرحله غیرآگاهانه و یک مرحله آگاهانه است:

 

مدیر کسب و کار الکترونیکی

 

  1. پردازش اطلاعات: فرآیندهای توجه (غیر آگاهانه) وظیفه انتخاب چه محرکهایی را به خود جلب می کنند یا خیر. این اساساً به این بستگی دارد: 1) آیا این محرک ها متفاوت هستند (توجه به پایین). یا ب) آیا مغز ما این محرک ها را مهم می داند (توجه از بالا به پایین). در حین تصمیم گیری ، فرایندهای توجه مسئول بررسی گزینه هستند.

  2. تعیین معنا و ارزش عاطفی: مغز ما اطلاعات دریافت شده توسط حواس ما را به طور غیر آگاهانه تشخیص می دهد و معنی و ارزش عاطفی را برای آن فراهم می کند. به همین دلیل است که وقتی تصمیم غیر آگاهانه می گیریم ، قبلاً گزینه موردعلاقه ای داریم.

  3. ارائه و تحلیل: وظایف شناختی آگاهانه در این قسمت شامل بازیابی خاطرات ، تفسیر گذشته ، پیش بینی آینده ، برنامه ریزی ، تولید نیات ، ارزیابی و داوری ، شبیه سازی ، حل مسئله ، محاسبه و استدلال است. این مرحله می تواند ما را به انتخاب گزینه ای تبدیل کند که وما جذابیت آن از دیدگاه غیر آگاهانه نیست.

تجربیات ما از این مدل تأثیر می گذارد زیرا ما از نتایج اقدامات خود یاد می گیریم. این نوع اطلاعات آینده ما پردازش ، معنای آن و ارزش ارائه شده را تحت تأثیر قرار می دهد و همچنین بر تصمیمات آگاهانه تأثیر می گذارد.

بازاریابی عصبی نظری همچنین به ما کمک می کند تا نقش احساسات را در تصمیمات خود بهتر بشناسیم. یا مثلاً می تواند به ما در درک چگونگی تأثیر سوگیری های شناختی بر رفتار ما کمک کند.

سرانجام ، وقتی می خواهیم درک کنیم که حواس مختلف ما بر رفتار مصرف کننده چه تاثیری دارد ، ما در مورد نوروم مارکتینگ حسی ، نورو مارکتینگ بصری ، نورومارکت شنوایی ، نورو مارکتینگ بویایی و غیره صحبت می کنیم.

دشواری ها و چالش های مارکتینگ نظری یا علوم اعصاب مصرف کننده

یکی از دلایلی که بسیاری از متخصصان در بازاریابی سنتی و یا مناطق مجاور به علاقه مندی به خریدهای عصبی نظری علاقه مند هستند ، به این دلیل است که آنها امیدوارند سرنخ ها یا یک دفترچه راهنما در مورد چگونگی تأثیرگذاری بر مشتریان خود پیدا کنند. در نهایت ، آنها می خواهند به نوعی مشتری ها یا "ذهن ناخودآگاه" خود را "دستکاری" کنند تا آنها را به خرید یک محصول یا خدمات تبدیل کنند.

با این وجود واقعیت این است که مغز انسان بسیار پیچیده تر از آنچه تصور می کنیم است. پیشرفت های علوم اعصاب به ما نشان داده است که تعداد زیادی متغیر وجود دارد که رفتار ما را راهنمایی می کنند. به عبارت دیگر ، این بدان معناست که امروزه الگوسازی از رفتار 100٪ یا حتی تلاش برای دستکاری در آن غیرممکن است. بنابراین ، بازاریابی عصبی نظری به دور از ارائه "کتابچه راهنمای رفتار مصرف کننده" نیست.

بسیاری از "متخصصان" در زمینه بازاریابی عصبی اشتباه را در تعمیم نتایج مطالعات انجام شده در زمینه های خاص اشتباه می کنند. این نتایج برای "فروش" مطالعات به عنوان راهنمای رفتار استفاده می شود. مثلا:

  • واقعیت : "یک مطالعه علوم اعصاب نشان داده است که رنگ آبی به خصوص جذاب است"

  • مشاوره از "متخصص" : "ما باید در تمام مواد بازاریابی از رنگ آبی استفاده کنیم".

بدیهی است که این برون یابی معتبر نیست. کلیه مطالعات در یک زمینه خاص انجام می شود ، به عنوان مثال ، یک شرکت فناوری ، با یک نوع محصول خاص ، برای یک نوع مشتری خاص و در یک کشور خاص. این نمی تواند نادیده گرفته شود و مورد استفاده قرار گیرد تا رنگ آبی را به یک شرکت آرایشی و بهداشتی ، با خدمات ، نوع مشتری و کشوری که هیچ ارتباطی با شرکت اصلی مورد مطالعه ندارند ، نادیده بگیریم. متأسفانه ، چندین مقاله در بلاگ ها ، فیلم ها و سایر قالب ها وجود دارد که نشان می دهد ترفندهایی (نادرست) برای خرید بیشتر مصرف کننده ، اذیت کردن جمعیت و ایجاد اخلاق مارکتینگ در معرض خطر است.

بنابراین چالش اصلی در مورد بازاریابی عصبی نظری امکان تمایز بین تئوری های معتبر مبتنی بر علم واقعی و دیگران است که از نظر علمی صحیح نیستند. برای این منظور ، توصیه این است که همیشه به جستجوی منابع اولیه

(مطالعات علمی) بپردازید و هرگز از زمینه مطالعه اصلی صرفنظر نکنید.

مدیر کسب و کار الکترونیکی

مزایا و مزایای استفاده از نورومارکتینگ کاربردی یا عصبی جستجو

مهمترین مزیت بازاریابی عصبی کاربردی این است که یک لایه اضافی از اطلاعات را فراهم می کند که با سایر روشهای سنتی بررسی بازار قابل دستیابی نیست.

با توجه به مدلهای جدید تصمیم گیری ، اگر بخواهیم رفتارهای انسانی (و به ویژه رفتار مصرف کننده) را درک کنیم ، جالب است که در هر یک از مراحل این مدل اطلاعات کسب کنید

منبع :

bitbrain.com/


ظهور مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) چگونگی ذخیره شرکت ، پردازش و مدیریت اطلاعات مشتری را تغییر داده است. از اولین دستیابی به آخرین سفارش خرید ، شرکت ها اکنون می توانند همه چیز را درباره تعامل خود با مشتریان ، که به صورت دائمی ذخیره شده است ، به خاطر بیاورند. استراتژی ، سیستم ها و فرایندهایی که این کار را انجام می دهند ، عموماً با عنوان مدیریت ارتباط با مشتری نامیده می شود. راه حل های نرم افزاری که آن را فعال می کنند ، نام نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری یا نرم افزار CRM را بدست آورده اند.

این راهنما به شما کمک می کند تا درک کنید که CRM امروز چیست ، چگونه تکامل یافته است ، و هنگام بررسی یکی از مشاغل خود به دنبال چه چیزی مهم است.

تعریف مدیریت ارتباط با مشتری

مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) به مشاغل کمک می کند تا اطلاعات مشتری را وارد ، تجزیه و تحلیل و ردیابی کنند. سیستم های CRM همچنین روشی را برای ذخیره ، اندازه گیری و مدیریت تعامل با مشتری ارائه می دهند. بسیاری از انواع مختلف ابزارها ، برنامه ها و برنامه های شخص ثالث برای سهم بازار رقابت می کنند ، همه اینها برای کمک به مشاغل در تولید فروش و حفظ روابط با مشتریان طراحی شده اند. این راه حلها همچنین به بخشهای دیگر مانند بازاریابی ، امور مالی ، عملیات ، پشتیبانی از مشتری ، مدیریت پروژه و حتی تیمهای اجرایی کمک می کند تا بینش رفتار مشتری را بدست آورند و کار خود را به طور مؤثر انجام دهند. آنها همچنین شرکت ها را قادر می سازند تا داده های مشتری را تجزیه و تحلیل کنند و در نهایت عملکرد کار را اندازه گیری کنند تا نقاط قوت و ضعف آنها در کجا واقع شود.

یک شرکت بیمه نه تنها نیاز به داشتن این تماس ثابت دارد بلکه باید فرآیندهای تولید و پیگیری بی نظیر سرب را نیز ارائه دهد که متفاوت از سایر تخصصهای دیگر است. برنامه های CRM برای شرکت های بیمه باید ابزارهای تولید سرب مانند مدیریت تبلیغات بازاریابی از طریق ایمیل ، گزارش تحلیلی را فراهم کنند که به صاحبان این امکان را می دهد تا جمعیتی پرسود را هدف قرار دهند و ابزارهای تولید خط مشی داخلی را یکپارچه کنند. بهترین نرم افزار CRM برای بیمه به نمایندگان و شرکتهای زیر نویس اجازه می دهد فرآیندهای کاری خاصی را تنظیم کنند که به آنها امکان همکاری و مذاکره با مشتریان ، ارائه دهندگان بیمه خارج و سایر طرفهای تحت تأثیر مطالبات را می دهد.

صرف نظر از عملکرد ، CRM ها به مشاغل کمک می کنند تا خواسته های تجارت را کنترل کنند ، این مرکز حامی نیازهای مشتری است.

CRM ها تقاضا را مدیریت می کنند

همانطور که یک کسب و کار رشد می کند ، زمان و پیچیدگی مدیریت روابط مشتری نیز به چشم می خورد. به عنوان مثال ، چاپخانه محلی ممکن است بتواند از یک صفحه گسترده یا پوشه پرونده برای مدیریت مشتری برای مدت زمانی استفاده کند ، اما با رشد مشتری خود ، نیاز آنها برای مقیاس مدیریت مدیریت نیز افزایش می یابد. کسب و نگهداری کارآمد از داده های مشتری می تواند به سرعت از ظرفیت کارمندان موجود فراتر رود. CRM به جمع آوری اطلاعات لازم جهت کمک به خدمات دهی به مشتری موجود و دستیابی به حساب های جدید ، کمک می کند تا در چاپگر صرفه جویی کند.

ابزارهای مدیریت ارتباط با مشتری ، مشاغل را قادر می سازد از وظایف روزمره که در غیر این صورت نیاز به کار دستی دارند ، مراقبت کنند. این شامل تولید نقل قول های خودکار ، ایمیل های جمعی ، ادغام نامه های الکترونیکی و ارتباطات تکراری با سایر بخش ها است. آنها همچنین می توانند برای کار با سیستمهای دیگری که زنجیره تأمین را دارند ، ممیزی تولید و مدیریت کارآیی تحویل را توسعه دهند. در صورت اجرای صحیح ، نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری می تواند به معنی تفاوت موفقیت و عدم موفقیت در رشد باشد.

سه کاری که هر CRM باید خوب انجام دهد

صرفنظر از اینکه از اجرای Rolodex یا چند میلیون دلاری در سطح شرکت استفاده می کنید ، سیستم های CRM باید سه کار را به خوبی انجام دهند: داده های مشتری را جمع آوری ، انبار کنید و آن را به شکل قابل استفاده تحویل دهید.

جمع آوری داده های مشتری

یک ابزار CRM خوب داده های معناداری را درمورد مشتریان جمع آوری می کند و استراتژی هایی را برای استفاده از این داده ها برای افزایش فروش تهیه می کند. انواع داده های جمع آوری شده می توانند به همان اندازه خاص برای حل یک مشکل خاص مشتری یا به اندازه بینش های جدید درباره نیازها و رفتارهای مشتریان باشند. روابط مشتری در بسیاری از سطوح مختلف مشاغل ، از نمایندگی فروش داخل که به عنوان چشم اندازی به چشم می خورند و آنها را واجد شرایط می کند ، توسعه می یابد تا حساب های دریافتنی کارورزی که درخواست پرداخت می کنند. یک ابزار مناسب برای مدیریت ارتباط با مشتری ، تیم ها را قادر می سازد تا هر آنچه را می خواهند ضبط کنند.

انبار داده

یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری خوب ، داده های مشتری را از چندین مکان ، از جمله ورود دستی ، ضبط سرب ، وب سایت ها ، سیستم عامل های اجتماعی و سایر سیستم عامل های ارتباطی جمع می کند. فعال کردن جمع و جور دستی و خودکار داده ها در یک مخزن قابل اطمینان ، اطمینان حاصل می کند که اطلاعات در صورت وم در آنجا قرار می گیرند. با تغییر فرآیندهای کسب و کار ، اطلاعاتی که لازم نیست می توانند حذف یا دیگر نمایش داده نشوند. همین امر در مورد اطلاعات جدیدی که برای دستیابی به یک استراتژی جدید باید معرفی شوند نیز صدق می کند.

تحویل داده های قابل استفاده

سیستم های CRM عالی این اطلاعات را در اختیار شما قرار می دهند و بنا به نیاز فروش و سایر بخش ها ، آن را در صورت تقاضا در دسترس قرار می دهند. هنگامی که این اتفاق می افتد ، دموکراتیک کردن اطلاعات در کل سازمان ، کارآیی فردی را بهبود می بخشد ، و این امر را برای کسانی که به آن نیاز دارند انجام می دهد تا بتوانند عملکرد شغلی خود را انجام دهند. جمع این تلاش باعث می شود تا یک شرکت با عملکرد قوی تر انجام شود ، زیرا در حال حاضر کارمندان به طور مؤثرتر کار می کنند ، آگاه هستند و می توانند نیازهای مشتری را بهتر برآورده سازند.

بنابراین چگونه CRM ها ظاهر شده اند تا بتوانند این عملکردهای مهم را در یک تجارت اداره کنند؟ رانندگانی که تقاضا را ایجاد کردند چه بودند؟

تاریخچه مدیریت ارتباط با مشتری

در دهه 1980 ، فناوری CRM غالباً به عنوان یک بانک اطلاعاتی بازاریابی شکل می گرفت که در آن داده های مشتری با استفاده از مدل سازی آماری جمع آوری و تجزیه و تحلیل می شد. شرکت ها این اطلاعات را در یک کابینه پرونده یا برای اطلاعاتی که منابع در اختیار داشتند ، در یک بانک اطلاعاتی ذخیره می کردند. از داده های ذخیره شده برای تهیه برنامه های بازاریابی سفارشی برای مخاطبان خاص استفاده شده است. اطلاعات به صورت پیمایشی جمع آوری شده و در مورد مشتریان خود به مشاغل اطلاع می دهد: آنچه را که مرتباً خریداری کرده اند ، چه می گذرانند و همچنین زمان خود را چگونه گذرانده اند.

حدود 1986 نرم افزار مدیریت تماس با ما معرفی شد. این امر باعث می شود که افراد بتوانند اطلاعات مشتری خود را به صورت دیجیتالی ذخیره و سازماندهی کنند. در اوایل دهه 1990 ، اولین سیستمهای مدیریت ارتباط با مشتری واقعی در دسترس قرار گرفت.

اولین سیستم های CRM ابزارهای اتوماسیون نیروی فروش (SFA) بودند که بازاریابی بانک اطلاعاتی ، کنترل موجودی و ردیابی فروش را ارائه می دادند. در سال 1995 ، اولین راه حل های مدیریت منابع سازمانی (ERP) و نرم افزار به عنوان خدمات (SaaS) در بازار پدیدار شدند و به کسب و کارها روشهای بیشتری برای مدیریت وظایف ارتباط با مشتری خود مانند ردیابی سفارش ، تحقیق جمعیتی و پیش بینی فروش ارائه می دهند. این راه حل های اولیه CRM همه راه حل های فرضیه نصب شده بر روی رایانه های کارمندان یا روی سرورهای بزرگتر در دفتر کار بودند.

در اوایل دهه 2000 ، گسترش راه حل های مبتنی بر وب ، الگوی نحوه کار یک ابزار اتوماسیون نیروی فروش را تغییر داد. هرچه شرکت ها با ذخیره ، دسترسی و مرور اطلاعات از طریق یک مرورگر راحت تر می شوند ، اتخاذ این راه حل های مبتنی بر وب "عبور از شکاف" را انجام می داد. امروزه اکثریت قریب به اتفاق مشاغل به راحتی راه حل های مبتنی بر ابر را برای همه عملکردهای تجاری خود اتخاذ می کنند. نیاز به 

خرید CRM مبتنی بر ابر نیز به همین ترتیب است.

اکنون بیش از هر زمان دیگری ، مشاغل تمرکز شیدایی بر روی مشتری را به عنوان ستونی در استراتژی خود برای بهبود عملکرد تجارت نسبت به رقابت اتخاذ کرده اند. راه حل CRM که اتخاذ می کنند یک ابزار کلیدی است که مزیت رقابتی پایدار آنها را فراهم می کند. راه حل های فعلی از قدرت اینترنت برای تهیه سیستم های ابری و مبتنی بر وب استفاده می کنند که از هر وسیله متصل قابل دسترسی هستند. طبق اعلام شرکت گارتنر ، در سال 2014 پیش بینی می شود صنعت CRM 23.8 میلیارد دلار فرصت بازار باشد.

بسته به نحوه نگاه شما به CRM ، به عنوان یک نرم افزار ، ذخیره سازی داده ها یا راه حل مدیریت روابط ، ترکیب این عناصر در پشتیبانی از اامات تجاری ، چیزی است که تقاضا را به سمت آینده سوق می دهد.

CRM به عنوان نرم افزار تعریف شده است

به طور کلی ، نرم افزار CRM به مشاغل کمک می کند تا داده های مشتری ، رهبری فروش و مبارزات بازاریابی و همچنین فرایندهای تجاری داخلی مانند روابط کارمندان و فروشندگان را مدیریت کنند. CRM به عنوان نرم افزار به سازمانها کمک می کند تا با ذخیره کردن کلیه داده ها در یک مکان به راحتی در دسترس و با استفاده از تجزیه و تحلیل ها ، از روابط خود استفاده کنند و به آنها کمک کنند تا بتوانند از روابط فعلی مشتری موجود برای افزایش فروش استفاده کنند. این به رهبران مشاغل کمک می کند تا در مورد عادات خرید مشتری و همچنین برای مدیریت و دستکاری این داده ها بینش بیابند.

CRM به عنوان ذخیره سازی داده تعریف شده است

هر چیزی که مربوط به شغل شما باشد می تواند در یک ابزار CRM ، از جمله جزئیات مشتری ، مانند تاریخ خرید ، جزئیات مربوط به کمپین های بازاریابی فعلی یا آینده ، استراتژی های فروش ، جزئیات قرارداد ، اطلاعات جمعیتی و داده های کارمندان ذخیره شود. ابزارهای CRM می توانند این اطلاعات را از طرق مختلف ادغام و پیکربندی کنند ، به کاربران این امکان را می دهند که بسیاری از جنبه های مختلف مشاغل و روابط مشتری خود را با یک نگاه مشاهده کنند. تعداد گزارشات و تنظیمات موجود در سیستم CRM شما می تواند بی حد باشد. به زبان ساده ، CRM یک پایگاه داده عظیم است که همه چیز را در مورد شغل شما همه در یک مکان ذخیره می کند.

مزایای سیستم مدیریت ارتباط با مشتری

CRM ها سابقه ای از روابط مشتری را حفظ ، بهبود و ایجاد می کنند. با داشتن یک سیستم CRM خوب ، کلیه تعامل با مشتری می تواند به صورت مداوم و منظم در سراسر مشاغل شما انجام شود.

سیستم های CRM همچنین با گسترش پایگاه مشتری و افزایش فروش بر اساس تجزیه و تحلیل داده های مشتری جمع شده ، از مشاغل سود می برند. CRM شما را قادر می سازد بر اساس روند فعلی مشتری ، مشتریان جدیدی پیدا کنید ، بر اساس اطلاعات جمعیتی و سایر جزئیات آنها را با محصولات / خدمات مورد نظرشان هدف گذاری کنید و تلاش های بازاریابی خود را برای رسیدن به آن مشتریان متناسب کنید.

CRM همچنین به شما امکان می دهد تاکتیک های فروش فعلی خود را تجزیه و تحلیل کنید تا مشخص کنید که آیا هدف آنها در هدف شما قرار دارند یا از اهداف شرکت شما کوتاه نمی آیند. یکی دیگر از مزایای فناوری CRM این است که به شما کمک می کند تا مشتریان خود را از طریق نامه های الکترونیکی خودکار مطلع سازید و به کارمندان خود ابزاری معتبر برای استفاده و دسترسی و به روز رسانی اطلاعات مشتری می دهد. ابزارهای CRM با اجازه دادن به تیمها به همکاری در جهت بهبود فرایندهای شرکت ، همکاری را تشویق می کنند.

مزایای دیگری که یک تجارت می تواند از CRM خوب بدست آورد شامل موارد زیر است:

استابلایزر چیست ؟ واژه‌ی استابلایزر (Stabilizer) در لغت به معنی دستگاهی است که از نوسان جلوگیری و آن را جبران میکند. اما عموما وقتی سوال میشود که استابلایزر چیست ، باید مشخص کنیم که چه استابلایزری مد نظر است؟”.
از آنجایی که استابلایزر ها هم برای دوربین های عکاسی، هم برای ولتاژ برق، هم برای لبنیات و هم برای کاربردهای دیگر استفاده میشوند، پاسخ به سوال استابلایزر چیست” میتواند گوناگون باشد.
در این مقاله قصد داریم توضیح کاملی از استابلایزر های ولتاژ برق برای شما ارائه کنیم تا از 0 تا 100 استابلایزر را متوجه شوید و به طور دقیق به این سوال جواب دهیم که استابلایزر ولتاژ برق چیست؟

استابلایزر چیست ؟ بررسی جامع بهترین استابلایزر و تفاوت آنها

 

میدانیم که اکثر دستگاه ها و تجهیزات برقی اطراف ما، باید با برقی با ولتاژ 220 ولت کار کنند. البته بسیاری از این لوازم میتوانند با ولتاژی نزدیک به 220 هم به فعالیت خود ادامه دهند اما به مرور زمان راندمان آنها کاهش یافته و دچار استهلاک شدید میشوند.
اما اگر این ولتاژ خیلی افت کند و یا بیش از حد افزایش یابد، ظرف مدت کوتاهی تجهیزات شما از بین میروند و طبیعتا هیچ کدام از این تجهیزات برقی، در مقابل نوسان ولتاژ برق شهر گارانتی ندارند. به همین دلیل است که دستگاه های استابلایزر تولید شدند تا خیال مصرف کننده ها را از نوسان ولتاژ آسوده کنند.

استابلایزر برق میتواند این نوسان ولتاژ را جبران کند و ولتاژی دقیقا مطابق با آنچه که برای تجهیزات شما تعریف شده است در اختیار آن ها قرار دهد. بدین ترتیب لوازم برقی شما نه می‌سوزند و نه دچار آسیبهای ناشی از افت یا افزایش ولتاژ می شوند.

 پس در یک جمله اگر بخواهیم بگوییم که استابلایزر چیست، میتوان گفت:

ترانس اتوماتیک و استابلایزر ابزاری است که به  کمک آن نوسانات ولتاژ شبکه برق جبران می‌شود.”

با کم و زیاد شدن بار‌گذاری شبکه برق در طول شبانه روز، روزهای هفته و حتی فصل‌های گوناگون سال، ولتاژ آن یکسان نبوده و زیاد و کم می‌شود. برای نمونه در فصل تابستان و در هنگام غروب آفتاب، از یک‌سو همچنان گرمای روز از بین نرفته و نیاز است که کولرها روشن باشند، از سوی دیگر با کم شدن روشنایی، چراغ‌های ساختمان‌ها نیز روشن هستند. ضمن اینکه همه واحدهای اداری، تجاری، صنعتی و خانگی پویا و لوازم برقی آنها نیز روشن هستند. در این زمان مصرف برق به بیشترین اندازه خود می‌رسد و ولتاژ شبکه بسیار کم می‌شود. در فصل‌های خنک و در نیمه‌های شب که مصرف برق بسیار کم است، ولتاژ شبکه به بیشینه خود می‌رسد. بنابراین کم و زیاد شدن ولتاژ برق طبیعی و گریز‌ناپذیر است. درنتیجه تهیه ترانس اتوماتیک و استابلایزر مخصوصا در برخی مناطق پر افت و خیز ولتاژی ضرورت می یابد.

تفاوت UPS، محافظ برق، رگولاتور (ترانس) و استابلایزر چیست؟

شاید همیشه تصور بر این بوده که محافظ های برق هم میتوانند کار استابلایزر و حراست از تجهیزات الکترونیکی را بر عهده بگیرند. اما این تصور غلطی است؛ چرا ؟

یک محافظ برق چه میکند؟ زمانی که ولتاژ ورودی از حد قابل ملاحظه ای پایین تر یا بالاتر رفت، جریان را قطع کرده و دستگاه شما را خاموش میکند. این کار 2 مشکل در پی دارد:

اول اینکه این ولتاژ قطع عموما روی 60 ولت پایین تر و بالاتر از حد مجاز است که همین ولتاژ هم میتواند کاملا تجهیزات شما را از بین ببرد. اگر این ولتاژ را محدود تر کنند، بخاطر نوسانات همیشگی ولتاژ، دستگاه های شما اکثرا خاموش خواهند بود.

مشکل دوم هم به وضوح عدم کارایی وسایل برقی شما در زمان نوسان ولتاژ است.

اما نحوه عملکرد استابلایزر چیست ؟

استابلایزرها بر خلاف محافظ های برق، جریان برق را قطع نمی کنند و این افت یا افزایش ولتاژ را جبران میکنند. در واقع اگر ولتاژ کاهش یابد، این ترانس ها میتوانند ولتاژ را افزایش دهند و بالعکس؛ بدین ترتیب نه تنها تجهیزات شما خاموش نمیشوند بلکه با بهترین ولتاژ نامی خود به فعالیت ادامه میدهند.

اما یو پی اس (

UPS) کارکردی متفاوت دارد. یو پی اس ها با ذخیره برق در باتری های خود میتوانند در هنگام قطع برق، جریان و انرژی را به تجهیزات متصل به خود وصل کنند و آنها را به کار بیاندازند. در واقع UPS در هنگام قطع برق کاربرد دارد و استابلایزر در زمان وصل برق برای جلوگیری از نوسان ولتاژ؛ استابلایزرها میتوانند لوازم برقی را بیمه کنند! حتی U.P.S ها هم نیاز به استابلایزر دارند. همانطور که قبلا هم اشاره شد، رگولاتور های اتوماتیک برق ( نوع دستی و غیراتوماتیک آنها سالهاست که استفاده نمیشود ) ، همان ترانس های تثبیت جریان هستند که میتوانند تا حدودی این افت و افزایش ولتاژ را جبران کنند. گفتنی است که استابلایزرها نیز در ساختار خود از 

ترانس استفاده میکنند اما بسیار پیشرفته تر و دارای تکنولوژی متفاوتی می باشند.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها